فهرست مطالب
مجله پرستاری گروه های آسیب پذیر
سال ششم شماره 4 (پیاپی 21، زمستان 1398)
- تاریخ انتشار: 1398/12/11
- تعداد عناوین: 1
-
صفحات 1-11مقدمه
مولتیپل اسکلروزیس) ام.اس(یکی از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. مزمن بودن ماهیت بیماری، نداشتن درمان قطعی و درگیر ساختن فرد در سن جوانی می تواند اثر مخربی بر کیفیت زندگی بیمار داشته باشد.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتارهای خودمراقبتی و تجارب معنوی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شده است.
روشروش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش بیماران ثبت نام کننده در انجمن ام. اس شهر تهران در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش شامل، 210 نفر بیمار بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. آن ها به سه پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36)، رفتار خودمراقبتی کان (1991) و تجارب معنوی روزانه اندروود و ترسی (DSES) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان و با استفاده نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.
یافته هانتایج نشان داد که رفتار خودمراقبتی و تجارب معنوی با کیفیت زندگی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس رابطه مثبت معنی دار دارند. همچنین نتایج نشان داد که رفتار خودمراقبتی و تجارب معنوی در مجموع 28/0 از کل واریانس کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را تبیین می کند.
نتیجه گیرینتایج بر رابطه مثبت بین رفتارهای خودمراقبتی و تجارب معنوی در بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به ام.اس تاکید دارند. از این رو، پیشنهاد می شود که متخصصان نظام سلامت در کنار توجه به عوامل اثرگذار جسمانی به فاکتورهای روان شناختی از جمله؛ تجارب معنوی و رفتارهای خود مراقبتی بر ارتقای سطح کیفیت زندگی توجه کنند.
کلیدواژگان: کیفیت زندگی، خودمراقبتی، معنویت، مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)
-
Pages 1-11Introduction
Multiple Sclerosis (MS) is one of the most common chronic diseases of the central nervous system. Chronic nature of the disease, lack of definitive treatment, and involvement of a young person can have a devastating effect on the quality of life of the patient.
Aimthe purpose of this study was to investigate the role of self-care behaviors and spiritual experiences in predicting the quality of life in patients with multiple sclerosis.
MethodsThe research method was descriptive –analytical. Research population is patients who were registered in Society of Patients Registered in the M.S Association of Tehran by 2018. The sample consisted of 210 patients who were selected by simple random sampling. They responded to three questionnaires of quality of life (SF-36), self-care behaviors by conn (1991), and underwood and Teresi chr('39') daily spiritual experiences (DSES). Data were analyzed using correlation coefficient and multiple regression analysis by SPSS version 24.
ResultsThe results showed a significant positive relationship between quality of life and its components with self-care behavior and spiritual experiences of patients with multiple sclerosis. The results also showed that self-care and spiritual experiences explain 0.28 of the total variance of quality of life in patients with multiple sclerosis.
ConclusionThe results emphasize the positive relationship between self-care behaviors and spiritual experiences in improving the quality of life in patients with MS. Therefore, it is suggested to be considered by that patients and nurses be considered to improve patient health.
Keywords: quality of Life, Self-Care, Spirituality, Multiple Sclerosis (MS)